یک روز هم از روزهای عمر گذشت

ساخت وبلاگ

با سلام خدمت دوستان  اینجانب صبح وقتی از خواب بیدار می شوم بعد از انجام کارهای اولیه به همراه خانواده مشغول صرف صبحانه وبعد از صبحانه آماده رفتن به محل کارم میشوم ضمنا در مسیر اول دخترم را به مدرسه و بعد از آن فرزند پسرم را به دانشگاه رسانده حدود ساعت هشت به اداره خود رسیده بعد از ثبت ساعت ورود و احوال پرسی با همکاران به اتاق خود رفته و مشغول انجام کارهای محوله به اینجانب میشوم ، در محل کار من که مسئولیت سالن اجتماعات فرهنگسرای اندیشه می باشد. معمولا در زمان اجرای هربرنامه نیاز به تنظیم نور صحنه و تنظیمات سیستم صوتی می باشد که متناسب با هر برنامه می باید انجام گیرد. مثلا برای یک برنامه شب شعر که نیاز به دو عدد میکروفن مخصوص مجری و شاعر می باشد نیاز به تنظیمات خاص خود و اکوی لازم می باشد و برای یک برنامه مانند اجرای موسیقی زنده نیاز به تنظیمات سیستم متناسب با سازها و صدای خواننده هر کدام متفاوت می باشد. همچنین نظارت بر سرویس کار خدمات سالن و پذیرایی به موقع قبل، بعد و یا در حین برنامه بر عهده اینجانب می باشد. البته شاید در ظاهر کاری تکراری و ساده به نظر برسد ولی برای من که با عشق به کارم به محل کار مراجعه می کنم هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که در پایان هر برنامه رضایت مراجعین را به همراه داشته باشد. در اداره از ساعت 12لغایت 13جهت نماز و نهار میباشد بعدازاین تایم دوباره مشغول انجام کار شده بعد از اتمام ساعت کار اداره آماده رفتن به منزل و در موقع برگشت به منزل مایحتاج روزانه را خریده و به منزل می رسم.   

 

شیروان شاهلو...
ما را در سایت شیروان شاهلو دنبال می کنید

برچسب : روز,روزهای,عمر,گذشت, نویسنده : 4shirvanshahlo9 بازدید : 16 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:03